راز "ویکـی لیکـس"
خبرنامه دانشجویان ایران- یکی از ابعاد جنگ نرم و عملیات روانی این است که شما قادر باشید اعتماد عمومی را در عرصههایی جلب کنید تا در زمان لازم بتوانید با پارهای القائات و با نشر اخبار و گزارشات غیرواقعی، منویات سیاسی خودتان را پیاده کنید.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نمونه این رفتار را در 11 سپتامبر مشاهده کردیم که دولت آمریکا با استفاده از بمب خبری این واقعه توانست با نقاب مظلوم نمایی تهاجم گسترده ای را علیه افغانستان و عراق به بهانه مبارزه تروریسم و تسلیحات ضد بشری به راه بیاندازد. اما روزهای اخیر انفجاری در بانک اطلاعاتی آمریکایی ها رخ داده که در صدر اکثر اخبار رسانه های جهان قرار گرفته است.“ویکی لیکس“ را بدون شک از اخبار و رسانه های داخلی شنیده ایم، اما به راستی ویکی لیکس چیست؟ آنچه در ادامه می آید چکیده ای از محتویات در دسترس این بنگاه اطلاعاتی است.
ویکی لیکس چیست؟
ویکیلیکس یک ”مؤسسه غیرانتفاعی رسانهای“ است که در سال 1386ش با راهاندازی یک ”وب سایت“ شروع به فعالیت کرده است. این سایت از همان آغاز فعالیت اعلام کرد که آمادگی دارد هر مدرکی را با ذکر یا بدون ذکر منبع ارائه دهنده مدرک، روی سایت بگذارد. البته این سایت برای جلب توجه عمومی و در واقع بی طرف بودن خودن به نقض حقوق بشر در عراق و افغانستان پرداخت.فیلم معروفی که در فروردین ماه 89 به صورت گسترده منتشر شد و در آن افراد غیرنظامی و از جمله چند روزنامهنگار توسط نظامیان آمریکایی مورد هدف قرار گرفته و کشته شدند؛ نشانه ای بر صداقت این سایت بود که اندک اندک قصد داشت تا اذهان عمومی جهان را تحت تأثیر قرار دهد.گفته شد که ویکیلیکس در 28 ماه نوامبر سالجاری هم 251 هزار سند از مکاتبات دیپلماتیک 274 سفارتخانه و کنسولگری آمریکا با وزارت خارجه این کشور در نقاط مختلف دنیا که حداقل 15000 مورد آن دارای ”طبقهبندی محرمانه“ است را منتشر خواهد کرد که تاکنون تنها 700 سند آن منتشر گردیده است.
روزنامه دیلی تلگراف در در گزارشی نوشت: ”برادلی مانینگ“ سرباز جوان و 23 ساله ارتش آمریکا فردی است که اطلاعات و اسناد محرمانه را در اختیار سایت ویکی لیکس قرار داد.این سرباز جوان بسیار باهوش است و مهارت خاصی در استفاده از رایانه دارد. وی چند سال پیش از شهرت یافتن سایت face book ، یکی از طراحان این
سایت بین المللی بوده است.
اما ابهام در همین ابتدای امر بر جریان این سایت سایه می افکند که چگونه افسری جوان به این اسناد دسترسی دارد حال آنکه خود این فرد به شرطی از طراحان فیس بوک بوده که از سدهای اطلاعاتی سیا و پنتاگون عبور کرده باشد.
نحوه انتشار اسناد به صورت عجیب!
نحوه انتشار اسناد ویکی لیکس بدینگونه بود که اسناد ابتدایی در سایت یاد شده آمد ولی اسناد موج دوم و سوم ابتدا در پنج روزنامه معتبر واشنگتن پست، نیویورک تایمز، گاردین، لوموند وال پائیس متعلق به 4 کشور غربی - آمریکا، انگلیس، فرانسه و اسپانیا درج گردید.گفته میشود این روزنامهها انبوه اسناد تحویل داده شده توسط مسئولین ویکیلیکس را گزینش و سپس منتشر کردهاند پس از آن دو پایگاه خبری فرعی ویکیلیکس در اروپا و آمریکا همان اسناد منتشره در 5 روزنامه یاد شده را باز نشر دادهاند.
آمریکایی ها باز هم بی گناه هستند!
موج اول انتشار اسناد ویکی لیکس گرچه آمریکایی ها را مورد تهاجم قرار می داد اما شواهد مبین آن است که این موج تنها برای ایجاد شوک و جلب مخاطب بوده که به زودی نیز فروکش کرده است. پیام مجموعه اسناد ویکی لیکس این است که مردم عراق توسط نیروهای امنیتی عراق شکنجه شده اند و تنها گناه آمریکایی ها این است که آنها شاهد ماجرا بوده و سکوت کرده اند.
هدف ویکی لیکس ایران است!
به نظر می آید بعد از آنکه راهبردهایی همچون حمله نظامی به ایران و فتنه نتوانستند خواسته آمریکا را عملی کنند این بمب و انفجار اطلاعاتی هدفی جز حمله به ایران ندارد و به ویژه تأسیسات هسته ای ایران را مورد هدف قرار گرفته است.
بررسی آمار فراوانی کلمات به کار رفته در اسناد منتشر شده از سوی ویکیلیکس نشان میدهد که این اسناد بیش از هر چیزی متوجه ‘ایران’ بوده و کلمه ‘ایران’ بیشترین آمار فراوانی را در این اسناد دارد.جالب آنکه پیش از این ”جولیان آسانگ“ بنیانگذار پایگاه اینترنتی ”ویکیلیکس“ در گفتوگو با نشریه ”تایم“ با اذعان به پیروی از نظرات بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیمصهیونیستی گفته بود که با انتشار این اسناد قصد دارد تا تغییراتی را در سیاستهای خاورمیانه و به خصوص در رابطه با ایران بوجود آورد.
.البته تا کنون اسناد زیادی در خصوص ایران منتشر نشده است اما حقیقت آن است که دو امر روابط بین المللی ایران در منطقه و نیز انرژی هسته ای نقطه هدف ایران است.
البته اسناد ویکیلیکس درباره ایران نیز در هالهای از ابهام قرار دارد. از یک طرف هنوز هیچکس نمیداند که چند درصد اسناد به ایران مربوط است؟ چند درصد از اسناد مربوط به ایران منتشر شدهاند؟ چند درصد از این اسناد به ضرر ایران است؟ چند درصد از اسنادی که علیه ایران است ماهیت امنیتی دارند؟ البته در این بین بازداشت ”جولیان آسانگ“ موسس ویکی لیکس ابهامی تازه در خصوص این موسسه ایجاد کرده که غرب که ادعای آزادی بیان دارد چرا در برابر ویکی لیکس موضع بازداشت گرفته است.
هدف از انتشار اسناد ویکیلیکس چیست؟
اما علت و احتمال جمعآوری و انتشار این اطلاعات و اسناد به شرح ذیل است:یک ماجراجویی شخصی یا رسانهای؛ فروش آن به 5 روزنامه معتبر و در واقع ”تجارت اطلاعات“؛ نشر این اطلاعات محصول فضای غیرقابل کنترل کامپیوتر و اینترنت؛ نارضایتی افراد در درون سیستم اجرایی ایالات متحده؛ فضای رقابت دو حزب جمهوریخواه و دمکرات؛ فروپاشی درونی آمریکا؛ لابی صهیونیستی آمریکا دنبال ایجاد فضایی است تا چهرههای موثر داخل آمریکا و بیرون آن به این جریان تمکین بیشتری داشته باشند؛ رقبای خارجی آمریکا ...
تنها نکته تازهای که در اسناد جدید منتشر شده به چشم میخورد این است که بسیار ماهرانه، نام جمهوری اسلامی ایران در برابر نگاه افکار عمومی جامعه جهانی نهاده میشود.
ویکی لیکس به صورت حرفهای سعی داشته ایراداتی که رهبری آمریکا به جمهوری اسلامی ایران میگیرد را درست جلوه دهد و خواست جنگطلبان آمریکایی و اسرائیل که خواستار جنگ با ایران هستند به حق بداند؛ موضوعی که بیشتر ثابت میکند که ویکی لیکس نمیتواند مستقل باشد و پشت پرده دستهایی در کار است و باید منافع کسانی تامین شود.
ویکی لیکس میداند که اسناد که منتشر کرده قبلا هم به وسیله محافلی در آمریکا، انگلیس و اسرائیل مطرح شده است و ایران هم قبلا این ادعا را گوشهای از جنگ روانی دشمنان خود اعلام کرده است، پس انتشار دوباره آن چه موضوعی را اثبات میکند؟
ویکی لیکس سعی کرده عامل پشت پردهای که سبب کشته شدن جوانان آمریکایی است را ایران معرفی کند. البته مخالفت پنتاگون با انتشار این اسناد و اعتراض به این کار سبب میشود که اسناد، واقعی جلوه کنند، یعنی همان کاری که نیویورک تایمز به نمایندگی از سوی بسیاری از رسانهها، در عرصه بینالمللی انجام میدهد.اینک باید آن پرسش قدیمی را مطرح ساخت که اینها ”به سود کیست؟“؛ به سود جنگطلبان در واشنگتن یا اسرائیل؟
اما نکته آخر
اطلاعاتی که ”ویکی لیکس“ تاکنون در مورد ایران منتشر کرده است، دقیقا منطبق بر جهت گیریهای تبلیغاتی آمریکا علیه ایران و تأیید کننده خط مشی و گفتمان ضد ایرانی رسانه های غربی است.